برای نجات خود...

ساخت وبلاگ

برای نجات خود قدم می زدیم اما 

یک دل سیر فاصله بود از من تا ما

در رنج ھای امروزم تا خورده است

فردایی از شروعِ جمعیت انسان ھا

برای نجات خود درخت می کاشتیم

که شــود دارھای سبــزِ سر پا

دل خون است میوه ھایی که 

نشد حاصل عمرِ سرو طوفان ھا

برای نجات خود زندگی در برابرمان

آب می خورد از آشفتگی ھامان

ورق میخورَد یک فصل انتظار 

از سپیدی تار به تارِ شعر ھذیان ھا

برای نجات خود عشق.....

چراغی که می شد یک دنیا ستاره

تند باد بود برخاست و خاموش کرد 

شمع ھای تولد شھرِ بوران ھا 

.

.

صدایی که دائما در ھیجان است

بر میخیزد و در فکر طوفان است

دریا منم که با ھزاران موج

قدم میزنم تا نجات ساحل از عصیان ھا

-مهدیه میرزایی

زلزله کرمانشاه 21 آبان ماه...
ما را در سایت زلزله کرمانشاه 21 آبان ماه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abrhayekhis بازدید : 148 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:20